پرش به محتوا

قندیل

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]
قندیل ناودان

ریشه‌ لغت

[ویرایش]
  • عربی

آوایش

[ویرایش]
  • /قَن/دِیل/

اسم

[ویرایش]

قندیل

  1. رشته‌ای باریک از یخ که معمولا زیر ناودان پدید می‌آید.
  2. شمع، چراغ، چلچراغ که می‌آویزند. وسیله‌ای که از سقف می‌آویزند و در آن چراغ یا شمع تعبیه می‌کنند.
  3. معرب کندیل، چراغ، چراغدان، شمعدان که از سقف آویزند.

برگردان‌ها

[ویرایش]
ترجمه

زبان دیگر

[ویرایش]

نیاهندوایرانی

  1. (قدیم): وسیله‌ای میان تهی برای محافظت تیرِ تیروکمان.
    قندیل ممکن است تصحیف شده قاندیل به معنی زبان معیار باستان زبان‌خون یا زبان‌خونین باشد.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین/ فرهنگ بزرگ سخن