قندیل

فارسی[ویرایش]
ریشه لغت[ویرایش]
- عربی
آوایش[ویرایش]
- /قَن/دیل/
اسم[ویرایش]
قندیل
- رشتهای باریک از یخ که معمولا زیر ناودان پدید میآید.
- شمع، چراغ، چلچراغ که میآویزند. وسیلهای که از سقف میآویزند و در آن چراغ یا شمع تعبیه میکنند.
- معرب کندیل، چراغ، چراغدان، شمعدان که از سقف آویزند.
زبان دیگر[ویرایش]
نیاهندوایرانی
- (قدیم): وسیلهای میان تهی برای محافظت تیر تیروکمان.
- قندیل ممکن است تصحیف شده قاندیل به معنی زبان معیار باستان زبانخون یا زبانخونین باشد.
برگردانها[ویرایش]
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین
- فرهنگ بزرگ سخن