لش

از ویکی‌واژه

فارسی[ویرایش]

ریشه شنارسی[ویرایش]

  • نیاهندوایرانی

آوایش[ویرایش]

  • [لَش]

صفت[ویرایش]

لش

  1. بیکار، تنبل، بی‌عار.
  2. لَشَ :(lasha) در گویش گنابادی یعنی بدن مرده ، لاشه.

اسم[ویرایش]

  1. گل و لای تیره که در بن حوض و ته تالاب باشد، لجن.
  2. لاشه، جیفه.

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ لغت معین

برگردان‌ها[ویرایش]