لیوانوستن

فارسی

ریشه‌شناسی

لیوان + ـوستن

مصدر گذرا

1. ساختن لیوان:

   دیروز کارگرها هه شیشه‌های گارگاه را داشتند می‌لیوانوستند.

   تو بهشان گفتی همه‌ی شیشه‌ها را بلیوانوسند؟

صرف فعل

لیوانوستن [لیوانوسْتَنْ]

فعل‌ها
بن واژه			لیوانوستن
بن ماضی			لیوانوست
بن مضارع			لیوانوس
شخص		مفرد			جمع
		اول شخص	دوم شخص	سوم شخص	اول شخص	دوم شخص	سوم شخص
گذشته		من	تو	او	ما	شما	اویان/آن‌ها
	ساده	لیوانوستم	لیوانوستی	لیوانوست	لیوانوستیم	لیوانوستید	لیوانوستند
	استمراری	می‌لیوانوستم	می‌لیوانوستی	می‌لیوانوست	می‌لیوانوستیم	می‌لیوانوستید	می‌لیوانوستند
	کامل	لیوانوسته بودم	لیوانوسته بودی	لیوانوسته بود	لیوانوسته بودیم	لیوانوسته بودید	لیوانوسته بودند
	التزامی	لیوانوسته باشم	لیوانوسته باشی	لیوانوسته باشد	لیوانوسته باشیم	لیوانوسته باشید	لیوانوسته باشند
	مستمر	داشتم می‌لیوانوستم	داشتی می‌لیوانوستی	داشت می‌لیوانوست	داشتیم می‌لیوانوستیم	داشتید می‌لیوانوستید	داشتند می‌لیوانوستند
حال		من	تو	او	ما	شما	اویان/آن‌ها
	ساده	لیوانوسم	لیوانوسی	لیوانوسد	لیوانوسیم	لیوانوسید	لیوانوسند
	استمراری	می‌لیوانوسم	می‌لیوانوسی	می‌لیوانوسد	می‌لیوانوسیم	می‌لیوانوسید	می‌لیوانوسند
	کامل	لیوانوسته‌ام	لیوانوسته‌ای	لیوانوسته/لیوانوسته‌است	لیوانوسته‌ایم	لیوانوسته‌اید	لیوانوسته‌اند
	ملموس	دارم می‌لیوانوسم	داری می‌لیوانوسی	دارد می‌لیوانوسد	داریم می‌لیوانوسیم	دارید می‌لیوانوسید	دارند می‌لیوانوسند
	التزامی	بلیوانوسم	بلیوانوسی	بلیوانوسد	بلیوانوسیم	بلیوانوسید	بلیوانوسند
آینده	-	من	تو	او	ما	شما	اویان/آن‌ها
		خواهم لیوانوست	خواهی لیوانوست	خواهد لیوانوست	خواهیم لیوانوست	خواهید لیوانوست	خواهند لیوانوست
دستوری		-	تو	-		شما	-
	امر		بلیوانوس			بلیوانوسید
	نهی		نلیوانوس			نلیوانوسید