مخمر
(مُ خَ مَّ)
فارسی[ویرایش]
ریشهشناسی[ویرایش]
(اِمف.)
- سرشته شده، تخمیر شده.
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین
(مُ خَ مِّ)
- تخمیرکننده.
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین
میکرو-ارگانیسمهای زنده که در تولید نان و مواد الکلی (آبجو و شراب) از آن استفاده میشود. مخمر آبجو باعث تبدیل شکر به الکل میشود.
عربی[ویرایش]
(اِ
- انگلیسی
- zymogenic