مدلیدن

فارسی

ریشه‌شناسی

مدل + ـیدن

مصدر گذرا

1. انتزاعیدن شی‌های واقعی از جنبه‌ی موردنظر به شی‌های اساسی برای سادیدن تحلیل موردنظر:

   در روش ER، طراح با استفادن از مفهوم‌های انتزاعی نوع-موجودیت (Entity Type)، ویژگی (Attribute)، و نوع-ارتباط (Relationship Type) داده‌ها را از جنبه‌ی معنایی می‌مدلد.

   هنگامیکه یه سیستم را می‌مدلیم، درواقع با استفادن از شی‌های اساسی، خصیصه‌های غیرضروری شی‌های واقعی سیستم هه را می‌حذفیم تا تحلیلش آسانتر شود.

صرف فعل

مدلیدن [مُدِلیدَنْ]

فعل‌ها
بن واژه			مدلیدن
بن ماضی			مدلید
بن مضارع			مدل
شخص		مفرد			جمع
		اول شخص	دوم شخص	سوم شخص	اول شخص	دوم شخص	سوم شخص
گذشته		من	تو	او	ما	شما	اویان/آن‌ها
	ساده	مدلیدم	مدلیدی	مدلید	مدلیدیم	مدلیدید	مدلیدند
	استمراری	می‌مدلیدم	می‌مدلیدی	می‌مدلید	می‌مدلیدیم	می‌مدلیدید	می‌مدلیدند
	کامل	مدلیده بودم	مدلیده بودی	مدلیده بود	مدلیده بودیم	مدلیده بودید	مدلیده بودند
	التزامی	مدلیده باشم	مدلیده باشی	مدلیده باشد	مدلیده باشیم	مدلیده باشید	مدلیده باشند
	مستمر	داشتم می‌مدلیدم	داشتی می‌مدلیدی	داشت می‌مدلید	داشتیم می‌مدلیدیم	داشتید می‌مدلیدید	داشتند می‌مدلیدند
حال		من	تو	او	ما	شما	اویان/آن‌ها
	ساده	مدلم	مدلی	مدلد	مدلیم	مدلید	مدلند
	استمراری	می‌مدلم	می‌مدلی	می‌مدلد	می‌مدلیم	می‌مدلید	می‌مدلند
	کامل	مدلیده‌ام	مدلیده‌ای	مدلیده/مدلیده‌است	مدلیده‌ایم	مدلیده‌اید	مدلیده‌اند
	ملموس	دارم می‌مدلم	داری می‌مدلی	دارد می‌مدلد	داریم می‌مدلیم	دارید می‌مدلید	دارند می‌مدلند
	التزامی	بمدلم	بمدلی	بمدلد	بمدلیم	بمدلید	بمدلند
آینده	-	من	تو	او	ما	شما	اویان/آن‌ها
		خواهم مدلید	خواهی مدلید	خواهد مدلید	خواهیم مدلید	خواهید مدلید	خواهند مدلید
دستوری		-	تو	-		شما	-
	امر		بمدل			بمدلید
	نهی		نمدل			نمدلید

برگردان

انتزاعیدن از یه جنبه‌ی خاص

• انگلیسی: model (en)، modeling (en)