موقوف

از ویکی‌واژه

(مُ)

فارسی[ویرایش]

ریشه‌شناسی[ویرایش]

(اِمف.)

  1. بازداشته شده.
  2. ملکی که در راه خدا وقف شده.
  3. تعطیل شده.
  4. معل

قید[ویرایش]

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ لغت معین

برگردان‌ها[ویرایش]

انگلیسی
suppressed