همسفاردن

از ویکی‌واژه

فارسی[ویرایش]

ریشه‌شناسی[ویرایش]

هم- + سفاردن

مصدر متعدی[ویرایش]

  1. سپردن درخواست‌های ساخت، تامین، یا تحویل چیزی به‌هم برای ایجادیدن یه کل:
    حسین بقال و علی برنامه‌نویس قرارشده برای بالا آوردن فروشگاه اینترنتی‌اشان درخواست‌هایشان را بهمسفارند.
  2. باهم کاراندن چیزهای گوناگون جدا به‌عنوان یه کل به‌شکل موثر:
    ما برای همسفاردن کل پویشمان به کسی نیاز داریم.

صرف فعل[ویرایش]

همسفاردن [هَمْسِفارْدَنْ]