وادار
از ویکیواژه
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
محتویات
۱
فارسی
۱.۱
صفت
۱.۱.۱
منابع
۱.۱.۲
برگردانها
فارسی
[
ویرایش
]
صفت
[
ویرایش
]
ناگزیر به انجام کاری یا پذیرش چیزی.
منابع
[
ویرایش
]
فرهنگ لغت معین
برگردانها
[
ویرایش
]
انگلیسی
suasive
prompter
persuasive
persuasible
persuade
persuadable
oblige
move
instigate
influence
inducible
incitation
impellor
impeller
impellent
impel
have
enforce
endue
compel
make
induce
incite
hustle
coerce
urge
penance
constrain
chase
chace
bring on
imprest
رده
:
صفتهای فارسی
منوی ناوبری
ابزارهای شخصی
به سامانه وارد نشدهاید
بحث
مشارکتها
ایجاد حساب کاربری
ورود
فضاهای نام
سرواژه
بحث
گویشها
بازدیدها
خواندن
ویرایش
نمایش تاریخچه
بیشتر
جستجو
ناوبری
صفحهٔ اصلی
سرواژهٔ تصادفی
کمک مالی
همکاری
قهوهخانه
تغییرات اخیر
ورودی کاربران
واژه درخواستی
تماس با ویکیواژه
راهنما
ابزارها
پیوندها به این صفحه
تغییرات مرتبط
بارگذاری پرونده
صفحههای ویژه
پیوند پایدار
اطلاعات صفحه
یادکرد پیوند این مقاله
چاپ/برونبری
ایجاد کتاب
دریافت بهصورت PDF
نسخهٔ قابل چاپ
به زبانهای دیگر
English