ورمال

از ویکی‌واژه

فارسی[ویرایش]

(وَ)

  1. نک وردار و ورمال. ؛ ~ آقا را دمش دادن چیزی را برداشتن و بردن و خوردن، چپو کردن، سر خوراکی ریختن و یکباره آن را تمام کردن.

ورمال :(warmal) در گویش گنابادی یعنی ماساژ بده ، بمالان ، مالش بده ، دنبال مال و ثروت اندوزی

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ لغت معین