پد
فارسی[ویرایش]
ریشه لغت[ویرایش]
- بهاری
آوایش[ویرایش]
- /پُد/
اسم[ویرایش]
- پود، تار و پود، نخ نازک که در قالیبافی استفاده میگردد.
- پده: چوب پوسیده که آن را آتش گیره کنند، حرا.
ریشه شناسی۲[ویرایش]
پِد
- گاهی به صورت اصطلاح باستانی پت نیز مسموع میگردد.
- جا خوش کردن، ریشه دواندن، گره زدن.
- پِد باقلَدِ.
- ریشه دواند.
- پِد باقلَدِ.
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین
––––
برگردانها[ویرایش]
ترجمهها
|
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین