پک

از ویکی‌واژه

فارسی[ویرایش]

ریشه شناسی[ویرایش]

  • فارسی

آوایش[ویرایش]

  • [پک]

اسم[ویرایش]

پَک

  1. وزغ، قورباغه.
  2. بند انگشت دست یا پا.

ریشه شناسی۲[ویرایش]

اسم[ویرایش]

پُک

  1. آن مقدار دود سیگار و مانند آن، که با یک‌بار مکش وارد سینه می‌شود.
  2. پوک، پتک، پکیدن.

تونی[ویرایش]

اسم[ویرایش]

پُکَ

  1. سفید آب.‌

گنابادی[ویرایش]

اسم[ویرایش]

پُکَّ

  1. پُکَّ :(poka) در گویش گنابادی یعنی روشور ، سفیدآب ، روشوی
  2. پُکْ :(pok) در گویش گنابادی یعنی توخالی ، تهی ، پوک.


عامیانه[ویرایش]

  1. یک بار کشیدن سیگار و چپ‌.
  2. گنده و درشت.
  3. جامه سخت و درشت.

قید[ویرایش]

  1. برجستن و فروجستن.

صفت[ویرایش]

  1. بی هنر.
  2. خودپسند.
  3. پله، پله‌های نردبان.

––––

برگردان‌ها[ویرایش]

منابع[ویرایش]