پرش به محتوا

ژاژ

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

اسم

[ویرایش]
  1. گیاهی است بی مزه، خاردار و خودرو که در صحراها می‌روید، شتر آن را می‌جود ولی نمی‌تواند فرو ببرد.
  2. کنایه از: سخن بیهوده.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین
  1. علفی که شتر آن را می جود ولی نرم نمی شود و به سبب بدمزگی نمی خورد.
  1. کنایه از سخن بیهوده و بی فایده

برگردان‌ها

[ویرایش]