کاربرد

فارسی

(بُ)

(اِم

صفت

1. به کار بردن، بهره گرفتن.

منابع

• فرهنگ لغت معین

Application

برگردان‌ها

انگلیسی

use

• usage
• application
• utilitarianism
• standby application
• high usage
• application oriented
• lock option
• instrumentation
• packing