پرش به محتوا

کل

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • فارسی

آوایش

[ویرایش]
  • /کُل/

صفت

[ویرایش]

کُل

  1. تمام، همه.
  2. (اداری): در بر دارنده همه اجزای یک مجموعه.
  3. (منطق): آنچه در برگیرنده اجزای خود است. کلی، کلیت. مقابل جزء.
  4. ویژگی آنکه یا آنچه بی‌تناسب و کوتاه باشد.
  5. کُند، کُله.
  6. انحنا، کجی.

همسان نوشت‌ها

[ویرایش]



ترجمه

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ بزرگ سخن