کنسل
(کُ سُ)
فارسی[ویرایش]
ریشهشناسی[ویرایش]
اسم[ویرایش]
- پیش آمدگی بنا به داخل پیاده رو، تیری که یک سر آن درگیر و سر دیگر آن آزاد باشد.
- میزی کم عرض در کنار دیوار و چسبیده به آن که معمولاً آیینهای بر روی آن یا دیوار مقابل آن قرار دارد.
- قسمتی از جلو داشبورد ماشین در فاصلة بین دو صندلی.
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین
(کَ س)
ریشهشناسی[ویرایش]
اسم[ویرایش]
- لغو، فسخ.
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین