پرش به محتوا

کنه

از ویکی‌واژه

(کُ)

فارسی

[ویرایش]

ریشه‌شناسی

[ویرایش]

اسم

[ویرایش]
  1. حقیقت، باطن، پایان هر چیز.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین

(کُ نَّ یا نُِ)

ریشه‌شناسی

[ویرایش]
  1. کنة
  1. سایبان بالای در.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین

(کَ نِ)

  1. حشرة ریزی که به پوست بدن حیوان یا انسان می‌چسبد و از طریق منافذ پوست خون را می‌مکد.
  2. کنایه از: آدم سمج و پررو.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین

(~.)

اسم

[ویرایش]
  1. فتیلة چراغ، پلیته.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین

برگردان‌ها

[ویرایش]
انگلیسی
tickicide