کنه
ظاهر
(کُ)
فارسی
[ویرایش]ریشهشناسی
[ویرایش]اسم
[ویرایش]- حقیقت، باطن، پایان هر چیز.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
(کُ نَّ یا نُِ)
ریشهشناسی
[ویرایش]- کنة
- سایبان بالای در.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
(کَ نِ)
- حشرة ریزی که به پوست بدن حیوان یا انسان میچسبد و از طریق منافذ پوست خون را میمکد.
- کنایه از: آدم سمج و پررو.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
(~.)
اسم
[ویرایش]- فتیلة چراغ، پلیته.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
برگردانها
[ویرایش]- انگلیسی
- tickicide