آراستگی
فارسی[ویرایش]
ریشه لغت[ویرایش]
- فارسی
آوایش[ویرایش]
- /آراستِه/گِی/
حاصل مصدر[ویرایش]
آراستگی
- چگونگی حالت و صفت آراسته. آرایش، زینت.
- عروس و آداماد با آراستگی تمام وارد سالن شدند.
- برازنده و دارای کمالات بودن؛ برازندگی.
برگردانها[ویرایش]
ترجمهها
|
منابع[ویرایش]
- فرهنگ بزرگ سخن