آموزه
فارسی[ویرایش]
ریشه لغت[ویرایش]
- زبان معیار باستان
آوایش[ویرایش]
- /آ/موزهِ/
اسم[ویرایش]
آموزه
- مجموعهای از نظرات و تعالیم فلسفی، سیاسی، علمی، یا مانند آنها؛ اصول عقاید؛ نظریه، دکترین.
- درس، یک واحد آموزشی.
کهنواژه[ویرایش]
- آموزه ممکن است در زبان معیار باستان به دو بخش آ - موزه قابل تجزیه باشد؛ که منظور از موزه فرد یا افرادی موذی صفت بوده است.
برگردانها[ویرایش]
ترجمهها
|
منابع[ویرایش]
- فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین/ فرهنگ شمس