آوارگی

از ویکی‌واژه

فارسی[ویرایش]

ریشه لغت[ویرایش]

  • فارسی

آوایش[ویرایش]

  • /آوارِگی/

حاصل مصدر[ویرایش]

آوارگی

  1. آواره بودن؛ در به دری؛ سرگردانی.
    جوانک‌... در آن عالم استیصال و آوارکی آرزو کرد. «جمال‌زاده»
  2. بی‌خانمانی، بی‌منزلی. سرگردانی، پریشانی.

برگردان‌ها[ویرایش]

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین