بغ
فارسی[ویرایش]
گونههای دیگر نوشتاری[ویرایش]
ریشه شناسی[ویرایش]
- پهلوی
ویکیپدیا مقالهای دربارهٔ بغ دارد |
آوایش[ویرایش]
- /بُغ/
اسم[ویرایش]
بُغ
- (گفتگو): اخموتخم و ناراحتی.
- درس نخوانده بودی، نمرات بد شده، دیگر اینقدر بغ ندارد!
- خدا، ایزد، فرشته.
- بُت، فغ هم گویند.
زبان دیگر[ویرایش]
ریشه لغت[ویرایش]
- بهاری
صفت[ویرایش]
بِـغ
ریشه شناسی۲[ویرایش]
صفت[ویرایش]
بُغ
- خفه، فعل خفه کردن، مانع نفس کشیدن کسی شدن تا حد مرگ.
ریشه شناسی۳[ویرایش]
اسم[ویرایش]
بَغ
- (قدیم): صدای ناخواسته و غیرارادی که هنگام فرش شدن بر زمین بر اثر دوئل یا کُشتی بروز داده شود.
واژههای مشتق شده[ویرایش]
––––
برگردانها[ویرایش]
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین
- فرهنگ بزرگ سخن:ISBN 964-6961-91-6