آبدار
از ویکیواژه
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
فهرست
۱
فارسی
۱.۱
صفت
۱.۱.۱
منابع
۱.۲
صفت
۱.۳
آوایش
۱.۳.۱
برگردانها
فارسی
[
ویرایش
]
صفت
[
ویرایش
]
آبدار باشی، ساقی.
گیاه و میوة پرآب.
تیز، برُنده.
فصیح و روان.
سخت، محکم، غلیظ. صفتی برای دشنام، سیلی.
منابع
[
ویرایش
]
فرهنگ لغت معین
صفت
[
ویرایش
]
آبدار
آوایش
[
ویرایش
]
[ābdār]
برگردانها
[
ویرایش
]
ترجمهها
انگلیسی:
humid
هلندی:
vochtig
انگلیسی
watery
succulent
majordomo
lush
juicy
hydrous
humid
aqueous
spense
spence
pantry
nectarine
hydrate
zeolite
toledo
hydr
grog
glauconite
hydro
harmotome
ردهها
:
Translation table header lacks gloss
صفتهای فارسی
منوی ناوبری
ابزارهای شخصی
به سامانه وارد نشدید
بحث
مشارکتها
ایجاد حساب
ورود
فضاهای نام
سرواژه
بحث
فارسی
بازدیدها
خواندن
ویرایش
نمایش تاریخچه
بیشتر
ناوبری
صفحهٔ اصلی
سرواژهٔ تصادفی
کمک مالی
همکاری
قهوهخانه
تغییرات اخیر
ورودی کاربران
واژه درخواستی
تماس با ویکیواژه
راهنما
ابزارها
پیوندها به این صفحه
تغییرات مرتبط
بارگذاری پرونده
صفحههای ویژه
پیوند پایدار
اطلاعات صفحه
یادکرد این صفحه
چاپ/برونبری
ایجاد کتاب
بارگیری بهصورت PDF
نسخهٔ قابل چاپ
به زبانهای دیگر
Français
Kurdî
Polski
پښتو
Türkçe
اردو