نتایج جستجو

(جَ نِ) شاخة تازة درخت. فرهنگ لغت معین ایتالیایی germe انگلیسی tiller sprout seedling offshoot gemma chrysalis bud youngling spurt sprit shot shoot ratoon...

حوزه: [زیست‌شناسی- علوم گیاهی] ابتدایی‌ترین ساختار در مرحلۀ نمو جوانه. «آغازۀ جوانه» هم‌ارزِ «bud primordium»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر غلامعلی...

تغییرشکل‏یافته‏ای که جوانۀ گیاهان چندساله را می‏پوشاند و از آنها محافظت می‏کند متـ . جوانه‌پوش tegmentum, cataphyll. «فلس جوانه» هم‌ارزِ «bud scale»؛...

جنگل] زدودن جوانه‌های جانبی از تنۀ درختان برای جلوگیری از رشد و تبدیل آنها به شاخه متـ . جوانه‌زدایی debudding, disbudding. «هَرَس جوانه» هم‌ارزِ «bud...

(تِ) جوانه، جوانه درخت. ابریشم خام. فرهنگ لغت معین...

حوزه: [کشاورزی- علوم باغبانی] جوانه‏ای که در کنار جوانۀ اصلی می‏روید. «جوانۀ فرعی» هم‌ارزِ «accessory bud»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر حسن حبیبی،...

شاهنامه /به/رُست/ برست روئیدن و جوانه زدن گیاه، جوانه زد. مگر کان درختی کزین کین برُست/ به آب دو دیده توانیم شُست «فردوسی» شاهنامه...

علوم باغبانی، مهندسی منابع طبیعی- محیط‌زیست و جنگل] جوانۀ رویشی یا زایشی در انتهای شاخه. «جوانۀ انتهایی» هم‌ارزِ «apical bud, terminal bud»؛ منبع: گروه...

حوزه: [زیست‏شناسی] جوانه‌ای که منشأ تشکیل گُل‌آذین است * مصوب فرهنگستان اول. «جوانۀ گُل‌آذین» هم‌ارزِ «inflorescence bud»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر...

حوزه: [علوم و فنّاوری غذا] نان تهیه‌شده از آرد جوانۀ گندم. «نان جوانۀ گندم» هم‌ارزِ «wheatgerm bread»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر غلامعلی حدادعادل،...

ایرانی /کاش/کِی/لو/ کاشکیلو عصارهٔ گرفته شده از مادگی درخت خرما پیش از بیرون زدن جوانهٔ تازه‌. کاچگیلو...

(ءُ شَّ) عربی نوشابه گازدار غیرالکلی که از عصارة جوانه جو می‌سازند. فرهنگ لغت معین...

آنچان، تاریخ ماد: ISBN 964-445-106-6 بهاری شوش به زبان فارسی به معنی جوانه بویژه جوانه گندم، هندواته، خربزه. گاهی هر چیز سیخکی را که فقط رأس آن آشکار شود...

حوزه: [کشاورزی- علوم باغبانی] جوانه‏ای که در جای خود تشکیل نشده باشد. «جوانۀ نابجا» هم‌ارزِ «adventitious bud»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر حسن حبیبی،...

(کَ پَ رَ) اصل آن احتمالاً *گسپرج است و همریشه است با فعل پارتی -wisparz «جوانه زدن». کسبرج: مروارید. فرهنگ لغت معین...

(تُ دَ) تندی کردن، درشتی کردن، خشم گرفتن. سر زدن غنچه و شکوفه و برگ درخت، تژ زدن، جوانه زدن. فرهنگ لغت معین...

طبیعی- محیط‌زیست و جنگل] جوانه‏ای که در زاویۀ بین شاخه و برگ تشکیل می‏شود. «جوانۀ جانبی» هم‌ارزِ «lateral bud»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر حسن حبیبی،...

فرانسوی جوانة غلات به ویژه جو. فرهنگ لغت معین انگلیسی malt purl mash maltster maltese malta fever malta brucellosis malt liquor mead...

از فازسی میانه. مقایسه شود با فعل پارتی -wisparz «جوانه زدن»، احتمالاً از هندو-اروپایی باستان -spr̥ǵʰ*. اِسفرزه، اِسپَغول، بزرقطونا، قطونا انگلیسی flea...

فارسی /آبِ/جِو/ آب‌ جو نوشابه‌ای حاوی کمی الکل که از تمخیر قند موجود در جِو جوانه زده تولید میشود. نوعی نوشیدنی که از غلات گرفته می‌شود، ماالشعیر. آبجوی،...