نتایج جستجو
صفحهٔ «رای دهنده» را در این ویکی بسازید! الگوهای پیش‌ساختهٔ سرواژه ممکن است در ورود لغت‌ها به شما کمک کنند:
| فارسی: |
- رای دهنده...۱۲۷ بایت (۲ واژه) - ۳ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۵۵
- بین‌الملل] رأی‌دهنده‌ای که به جای رأی دادن به حزب به فرد رأی می‌دهد و رأی او می‌تواند نتیجۀ انتخابات را به نفع هر یک از طرفین تغییر دهد. «رأی‌دهندۀ سرگردان»...۵۶۱ بایت (۶۷ واژه) - ۶ سپتامبر ۲۰۱۶، ساعت ۰۴:۱۹
- حوزه: [علوم سیاسی و روابط بین‌الملل] فردی که در رأی‌گیری شرکت کند. «رأی‌دهنده» هم‌ارزِ «voter۱, elector۱»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر غلامعلی حدادعادل،...۳۶۹ بایت (۴۳ واژه) - ۶ سپتامبر ۲۰۱۶، ساعت ۰۴:۱۹
- رای گیرش‌شده از نیاهندوایرانی:ری دهش‌شده به عربی:رأی [رأی] رأی رای، نظر، ایده، عقیده، فکر. (سیاسی): عقیده و نظر کسی یا گروهی یا همگی افراد جامعه درباره...۱ کیلوبایت (۸۷ واژه) - ۳۰ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۰۹:۰۱
- حوزه: [علوم سیاسی و روابط بین‌الملل] رأی‌دهندۀ واجد شرایطی که نامش در یک حوزۀ انتخاباتی ثبت شده باشد. «رأی‌دهندۀ نام‌نوشته» هم‌ارزِ «registered voter»؛...۴۴۵ بایت (۵۰ واژه) - ۶ سپتامبر ۲۰۱۶، ساعت ۰۴:۲۰
- سیاسی و روابط بین‌الملل] نوعی رأی‌گیری که در آن هر رأی‌دهنده باید به تعدادی کمتر از کسانی که باید انتخاب شوند رأی دهد. «رأی‌گیری محدود» هم‌ارزِ «limited...۴۹۸ بایت (۵۹ واژه) - ۶ سپتامبر ۲۰۱۶، ساعت ۰۴:۲۲
- و روابط بین‌الملل] ناحیه‌ای که برای ساکنان رأی‌دهندۀ آن یک شعبۀ رأی‌گیری در نظر گرفته شده است. «حوزۀ رأی‌گیری» هم‌ارزِ «polling district ۲»؛ منبع: گروه...۴۶۶ بایت (۵۳ واژه) - ۵ سپتامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۵:۳۰
- حوزه: [علوم سیاسی و روابط بین‌الملل] رأی مثبت یا منفی که رأی‌دهنده آشکارا در حضور دیگران اعلام می‌کند. «رأی شمارشی» هم‌ارزِ «counted vote»؛ منبع: گروه...۴۲۴ بایت (۵۰ واژه) - ۶ سپتامبر ۲۰۱۶، ساعت ۰۴:۱۶
- حوزه: [علوم سیاسی و روابط بین‌الملل] نوعی رأی که رأی‌دهنده با برخاستن و گاه کف‌زدن برای قدردانی اعلام می‌کند. «رأی سپاس» هم‌ارزِ «rising vote ۲, rising vote...۴۵۹ بایت (۵۶ واژه) - ۶ سپتامبر ۲۰۱۶، ساعت ۰۴:۱۶
- بین‌الملل] شرط‌هایی که قانون برای رأی‌دهنده تعیین کرده است متـ . شرایط رأی‌دهندگان voter qualifications. «شرایط رأی‌دهی» هم‌ارزِ «voting qualifications»؛...۴۷۵ بایت (۵۱ واژه) - ۶ سپتامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۷:۰۶
- غالباً به شکل کاغذ یا مهره که با آن رأی‌دهنده به‌طور مخفی در انتخابات یا همه‌پرسی رأی خود را اعلام می‌کند متـ . برگۀ رای. «رأی۲» هم‌ارزِ «ballot۱»؛ منبع:...۵۲۹ بایت (۶۱ واژه) - ۶ سپتامبر ۲۰۱۶، ساعت ۰۴:۱۸
- روابط بین‌الملل] نوعی رأی شمارشی که در آن هر رأی‌دهنده با خوانده شدن نامش رأی خود را اعلام می‌کند و به نام او ثبت می‌شود. «رأی نام‌خوان» هم‌ارزِ «roll-call...۶۳۹ بایت (۸۸ واژه) - ۶ سپتامبر ۲۰۱۶، ساعت ۰۴:۱۷
- انتخاباتی به‌گونه‌ای‌که در آن تناسب بین شمار کرسی‌های نمایندگی و جمعیت رأی‌دهنده رعایت شود. «حوزه‌بندی» هم‌ارزِ «apportionment, districting, legislative...۵۸۱ بایت (۵۷ واژه) - ۵ سپتامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۵:۲۹
- حوزه‌های انتخاباتی به‌گونه‌ای‌که در آن تناسب بین کرسی‌های نمایندگی و جمعیت رأی‌دهنده رعایت نشده باشد متـ . بدحوزه‌بندی. «حوزه‌بندی غلط» هم‌ارزِ «malapportionment»؛...۵۸۷ بایت (۵۷ واژه) - ۵ سپتامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۵:۲۹