نتایج جستجو

(رَ) (ص نسب.) جنگجوی. نام عمومی نوعی ورزش شامل، کاراته، تکواندو، کونک فو. فرهنگ لغت معین انگلیسی epic war footing heroic verse epos rhapsody odyssey...

حوزه: [علوم نظامی] فردی از یگان رزمی که فرمانده یگان رزمی یا مقام بالاتر او را هدایت می‌کند. «عنصر رزمی» هم‌ارزِ «task element»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی...

نظامی] در نیروی دریایی، بخشی از گروه رزمی که فرمانده گروه رزمی یا مقام بالاتر آن را سازمان‌دهی و هدایت می‌کند. «یگان رزمی» هم‌ارزِ «task unit»؛ منبع: گروه...

نظامی] در نیروی دریایی، بخشی از نیروی رزمی که فرمانده نیرو یا مقامی بالاتر آن را سازمان‌دهی و هدایت می‌کند. «گروه رزمی» هم‌ارزِ «task group»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی...

مداوم منطقۀ نبرد برای تهیۀ به‌موقعِ اطلاعات برای فرمانده عملیات رزمی راهکنشی. «مراقبت رزمی» هم‌ارزِ «combat surveillance»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر...

‏هدف تجسس و نجات رزمی پیش‏بینی شده است و مأموریت اصلی آن حفاظت از گروه‌های رزمی تجسس و نجات در هنگام عملیات بازیابی است. «گشت هوایی رزمی نجات» هم‌ارزِ «Rescue...

و مخازن سوخت و سامانه‌های جنگ الکترونیکی نصب‌شده در بیرون هواگَرد. «بار رزمی» هم‌ارزِ «warload»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر غلامعلی حدادعادل، دفتر...

تشکیلاتی در نیروی دریایی که در آن وظایف مشخصی به فرماندهان محول می‌شود. «سازمان رزمی» هم‌ارزِ «task organization»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر غلامعلی حدادعادل،...

پیکان شکاری از فاصلۀ ۱80 متری به‌سوی هدف خوابیده پرتاب می‌شود. «کمان‌گیری رزمی» هم‌ارزِ «battle clouts»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر غلامعلی حدادعادل،...

یک فرمانده عمل می‌کنند و مأموریت یا عملیات ویژه‌ای بر عهده دارند. «نیروی رزمی» هم‌ارزِ «task force»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر غلامعلی حدادعادل،...

تأکید آن بیشتر بر درگیری نظامی است تا نمایش نتایج و پیامدهای جنگ. «فیلم رزمی» هم‌ارزِ «combat film»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر حسن حبیبی، دفتر پنجم،...

پروازی برای انجام یک مأموریت خاص که ممکن است استمرار داشته باشد. «ناوگان رزمی» هم‌ارزِ «task fleet»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر غلامعلی حدادعادل،...

انسانی و سایر عوامل برای از بین بردن دشمن و انجام مأموریت در میدان جنگ. «توان رزمی» هم‌ارزِ «combat power»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر حسن حبیبی، دفتر...

(شُ) نوعی ورزش رزمی چینی شبیه کاراته. فرهنگ لغت معین...

همچنین ارائۀ مطالبی دربارۀ آموزه و راهکنش و روش‌ها و فنون نظامی. «آیین‏نامۀ رزمی» هم‌ارزِ «field manual»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر حسن حبیبی، دفتر...

حوزه: [علوم نظامی] وضعیت استقرار سامانه‏های الکترونیکیِ دشمن. «آرایش رزمی الکترونیکی» هم‌ارزِ «electronic order of battle»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر...

حوزه: [علوم نظامی] وضعیت استقرار سامانه‏های راداریِ دشمن. «آرایش رزمی راداری» هم‌ارزِ «radar order of battle»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر حسن حبیبی،...

بازسازی پل‌ها و ساختن سنگرها و استحکامات صحرایی و ساخت یا دفع موانع. «مهندسی رزمی» هم‌ارزِ «field engineering»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر غلامعلی حدادعادل،...

(پَ فَ) دفاع، عملیاتی رزمی به منظور جلوگیری از موفقیت دشمن. فرهنگ لغت معین...

نظامی] راداری با عملکرد معمولی برای حفظ مداومت نظارت بر رزم. «رادار مراقبت رزمی» هم‌ارزِ «combat surveillance radar»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر غلامعلی...