نتایج جستجو

نمایش نتایج زیرکوب. نتیجه‌ای برای زیرهوش یافت نشد.
فارسی:

  • حوزه: [حمل‌ونقل ریلی] زیرکوبی که پس از زیرکوب اصلی حرکت می‌کند تا کار زیرکوب اول را تکمیل کند. «زیرکوب پشت‌کار» هم‌ارزِ «chase tamper, slave tamper»؛...
    ۴۳۲ بایت (۵۲ واژه) - ‏۶ سپتامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۰:۱۳
  • حوزه: [حمل‌ونقل ریلی] زیرکوب دستی که با هوای فشرده کار می‌کند. «زیرکوب بادی» هم‌ارزِ «air tamper»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر غلامعلی حدادعادل، دفتر...
    ۳۵۲ بایت (۴۳ واژه) - ‏۶ سپتامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۰:۱۳
  • حوزه: [حمل‌ونقل ریلی] زیرکوب دستی که با نیروی برق کار می‌کند. «زیرکوب برقی» هم‌ارزِ «electric tamper»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر غلامعلی حدادعادل،...
    ۳۵۵ بایت (۴۳ واژه) - ‏۶ سپتامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۰:۱۳
  • [حمل‌ونقل ریلی] دستگاهی برای متراکم کردن پارسنگ از زیر ریل‏بند. «ماشین زیرکوب» هم‌ارزِ «ballast tamper, ballast tamping machine»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی...
    ۳۹۵ بایت (۴۵ واژه) - ‏۷ سپتامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۴:۱۳
  • میله‌ای بلند که انتهای آن پهن است و از آن در زیرکوبی استفاده می‌کنند. «کلنگ زیرکوب» هم‌ارزِ «tamping bar, lollipop»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر غلامعلی...
    ۴۱۶ بایت (۵۰ واژه) - ‏۷ سپتامبر ۲۰۱۶، ساعت ۰۶:۲۳
  • وسیله‌ای کلنگ‌‌مانند که از آن در زیرکوبی دستی استفاده می‌کنند. «کلنگ دستی زیرکوب» هم‌ارزِ «tamping pick»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر غلامعلی حدادعادل،...
    ۴۰۸ بایت (۴۶ واژه) - ‏۷ سپتامبر ۲۰۱۶، ساعت ۰۶:۲۲
  • زیرکوبی با قابلیت تصحیح موضعی خط آهن، اما فاقد قابلیت تصحیح تراز هندسی آن. «زیرکوب لکه‌گیر» هم‌ارزِ «spot tamper»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر غلامعلی...
    ۴۲۱ بایت (۴۹ واژه) - ‏۶ سپتامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۰:۱۳
  • حوزه: [حمل‌ونقل ریلی] نوعی زیرکوب با توانایی فشردن پارسنگ در محل سوزن. «سوزن‌کوب» هم‌ارزِ «switch tamper»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر غلامعلی حدادعادل،...
    ۳۶۵ بایت (۴۳ واژه) - ‏۶ سپتامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۵:۱۹