نتایج جستجو

(رَ) دستار و چادر رنگین. فرهنگ لغت معین...

حوزه: [فیزیک]‏ مقاومت در برابر جریان شاره که از برهم‌کنش ذرات شاره و دیواره‌های مسیر پدید می‌آید. «اصطکاک شاره» هم‌ارزِ «fluid friction»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی...

حوزه: [حمل‌ونقل هوایی] شاره‌ای که از یخ زدن جلوگیری می‌کند. «شارۀ ضدیخ» هم‌ارزِ «anti-icing fluid»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر غلامعلی حدادعادل، دفتر...

حوزه: [فیزیک]‏ شاره‌ای گران‌رو که در هر نقطۀ آن تنش با آهنگ کُرنش متناسب است. «شارۀ نیوتونی» هم‌ارزِ «Newtonian fluid»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر...

حوزه: [فیزیک]‏ شاره‌ای که تنش برشی در آن با آهنگ تغییر شکل برشی متناسب نیست. «شارۀ نانیوتونی» هم‌ارزِ «non-Newtonian fluid»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر...

نیرویی که در خلاف جهت حرکت جسم در مایع یا گاز بر آن وارد می‌شود. «مقاومت شاره» هم‌ارزِ «fluid resistance»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر غلامعلی حدادعادل،...

شاره‏ای که تراکم‏ناپذیر است و هیچ‏گونه اصطکاک داخلی یا گران‌رَوی ندارد. «شارۀ آرمانی» هم‌ارزِ «ideal fluid»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر حسن حبیبی،...

فاز سیال بینابین مایع و گاز که در دمای بالاتر از نقطۀ بحرانی حاصل می‌شود. «شارۀ اَبَربحرانی» هم‌ارزِ «supercritical fluid»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر...

حوزه: [خوردگی] شاره‌های فلزکاری‌ای که پایۀ آن روغن‌های معدنی یا نقتنیک یا پارفنیک پنج تا سی درصد محلول در آب همراه با افزودنی‌هایی با قابلیت حل‌پذیری و...

سرعت‌های جسم متحرک در شاره که در فاصلۀ میان دو سرعت به شرح زیر قرار گیرند: الف. سرعتی که در آن فقط یک نقطه از جسم نسبت به شاره با سرعتی بیش از سرعت صوت...

حوزه: [فیزیک]‏ شاره‏ای که در برابر تنش برشی هیچ واکنشی از خود نشان نمی‌دهد. «شارۀ ناگران‌رو» هم‌ارزِ «inviscid fluid, nonviscous fluid»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی...

حوزه: [حمل‌ونقل هوایی، فیزیک] هر سرعتی در محیط شاره که در شرایط یکسان کمتر از سرعت صوت در همان شاره است. «سرعت زیرصوتی» هم‌ارزِ «subsonic speed»؛ منبع:...

[فیزیک]‏ شاره‏ای که با نیروهای گران‌روِ خود در برابر تغییر شکل مقاومت می‌کند. «شارۀ گران‌رو» هم‌ارزِ «viscous fluid»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر حسن حبیبی،...

حوزه: [فیزیک]‏ وسیله‌ای حاوی شاره که با استفاده از امواج فراصوتی، نور گذرنده از شاره را مدوله می‌کند. «مدوله‌ساز فراصوتی نور» هم‌ارزِ «ultrasonic light...

حوزه: [حمل‌ونقل هوایی، فیزیک] شارشی که سرعت ذرات شاره در آن کمتر از سرعت صوت در همان شاره است متـ . شارش زیربحرانی subcritical flow . «شارش زیرصوتی» هم‌ارزِ...

حوزه: [حمل‌ونقل هوایی، فیزیک] شارشی که سرعت ذرات شاره در آن بیشتر از سرعت صوت در همان شاره است متـ . شارش اَبَربحرانیsupercritical flow. «شارش اَبَرصوتی»...

حوزه: [حمل‌ونقل هوایی، فیزیک] حرکت شاره در اطراف جسم غوطه‌ور در شاره به‌طوری‌که مقدار سرعت آن در برخی نقاط اَبَرصوتی و در برخی نقاط زیرصوتی است. «شارش...

حوزه: [فیزیک]‏ معادله‏ای برای محاسبۀ جریان شاره در لوله‏ها یا مجراها که به‌صورت رابطۀ میان خواص شاره (چگالی و چسبندگی)، شرایط محیط (دما یا فشار) و شرایط...

حوزه: [علوم و فنّاوری غذا] قسمتی از شاره که از پالایه عبور کند. «تَراوه» هم‌ارزِ «permeate ۱»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی، دفتر اول، فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان،...

‌‌کار می‌روند و در عملیات روان‌سازی یا خنک‌سازی از آن استفاده می‌کنند. «شاره‌های فلزکاری» هم‌ارزِ «metalworking fluids»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر...