نتایج جستجو
صفحهٔ «مغز گردو» را در این ویکی بسازید! الگوهای پیشساختهٔ سرواژه ممکن است در ورود لغتها به شما کمک کنند:
فارسی: |
- (جُ غَ) هلو یا شفتالوی خشک کرده که مغز گردو در میان آن آکنده باشند. فرهنگ لغت معین...۲۵۳ بایت (۱۸ واژه) - ۹ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۰:۲۸
- (لُ) نوعی شیرینی که با نشاسته و شکر و مغز گردو به شکل لوله درست میکنند و به نخ میکشند. فرهنگ لغت معین...۲۷۴ بایت (۲۳ واژه) - ۸ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۲۱:۵۶
- (فِ س) خورشی که از گوشت پرنده یا گوسفند با مغز گردو و روغن و رب انار تهیه کنند. فرهنگ لغت معین...۲۵۴ بایت (۲۲ واژه) - ۲۰ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۴:۱۸
- (فُ تِ) باسلق، نوعی شیرینی که با شیرة انگور و آرد گندم و نشاسته همراه با مغز گردو یا بادام درست کنند. فرهنگ لغت معین...۲۹۵ بایت (۲۵ واژه) - ۹ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۳:۱۸
- گلبرگ با میوة کوچک و کروی دارای پوستهای سخت و ضخیم که مغز آن خوراکی و پُر روغن فرهنگ لغت معین گردو ترجمهها ایتالیایی noce انگلیسی walnut shell game nutty...۹۱۴ بایت (۳۹ واژه) - ۳ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۱۵
- در گویش تونی و گویش گنابادی یعنی گردو ، مغز ، دایره ای و گرد ، مُدَوَّر عربی گردو. فرهنگ لغت معین لهجهٔ هراتی: گردو ، چهارمغز jowz ترجمهها انگلیسی nutmeg...۷۰۷ بایت (۳۳ واژه) - ۷ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۹:۴۱
- نخبه. بخش درونی هر چیزی. وسط، میان. درون میوههایی مانند: گردو، پسته، بادام. فرهنگ لغت معین مغز ترجمهها ایتالیایی cervello nocciolo انگلیسی pericranium...۳ کیلوبایت (۱۵۲ واژه) - ۳ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۰۰:۰۳