نتایج جستجو

انواع انرژی را به انر ژی مکانیکی تبدیل می‌کند. موتورسیکلت. فرهنگ لغت معین موتور ترجمه‌ها ایتالیایی motore انگلیسی motor engine thrust steam engine selsyn...

مجموعه‌های خودرو] عایق صوتی که برای کاهش شنیده شدن صدای موتور در زیر در موتور نصب می‌شود. «عایق درِ موتور» هم‌ارزِ «bonnet liner, hood liner»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی...

متحرکی در بدنۀ خودرو که با لولا باز و بسته می‌شود و محفظۀ موتور را می‌پوشاند متـ . کاپوت. «درِ موتور» هم‌ارزِ «bonnet, hood ۱, alligator hood»؛ منبع: گروه...

حوزه: [حمل‌ونقل هوایی] محفظه‏ای که موتور هواگَرد در آن قرار می‏گیرد. «محفظۀ موتور» هم‌ارزِ «nacelle»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر حسن حبیبی، دفتر دوم،...

حوزه: [حمل‌ونقل دریایی] موتور خاص دوّار لنگر. «موتور لنگر» هم‌ارزِ «anchor engine»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر حسن حبیبی، دفتر پنجم، فرهنگ واژه‌های...

جریان الکتریکی، انرژی الکتریکی را به انرژی مکانیکی تبدیل کند متـ . موتور motor. «موتور برقی» هم‌ارزِ «electromotor»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی، دفتر اول، فرهنگ...

حوزه: [فیزیک]‏ موتور برقی تک‌فازی که فقط با سرعت متناظر با جریان متناوب تغذیه‌کننده‌اش راه‌اندازی می‌شود. «موتور همگام» هم‌ارزِ «synchronous motor»؛ منبع:...

حوزه: [حمل‌ونقل ریلی] موتور الکتریکی مورد استفاده برای تأمین گشتاور محرک یا ترمزی یک محور خودکِشَند یا لوکوموتیو. «موتور کِشنده» هم‌ارزِ «traction motor»؛...

حوزه: [قطعات و مجموعه‌های خودرو] سازوکاری برای قفل کردن درِ موتور. «قفل درِ موتور» هم‌ارزِ «bonnet lock, hood lock»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر غلامعلی...

[قطعات و مجموعه‌های خودرو] وسیله‌ای برای آزاد کردن ضامن درِ موتور از داخل خودرو. «رهاساز درِ موتور» هم‌ارزِ «bonnet release, hood release»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی...

حوزه: [قطعات و مجموعه‌های خودرو] میله‌ای برای باز نگه داشتن درِ موتور. «میلۀ درِ موتور» هم‌ارزِ «bonnet rod, hood rod, bonnet stay, bonnet support»؛ منبع:...

قلاب‌مانند که ازطریق قفل شدن به قطعۀ ثابت روی بدنه، در موتور را بسته نگه می‌دارد. «ضامن درِ موتور» هم‌ارزِ «bonnet safety-catch, bonnet safety»؛ منبع: گروه...

حوزه: [حمل‌ونقل هوایی] موتور توربین پروانه‌ای یا توربین‌جت با امکان تغییر جهت رانش برای ایجاد نیروی برآر یا نیروی رانش. «موتور برآری ـ پایاسیری» هم‌ارزِ...

که برای کاهش ضربه در هنگام بسته شدن در موتور در محل برخورد آن با بدنۀ خودرو نصب شده است. «ضربه‌گیر درِ موتور» هم‌ارزِ «bonnet bump rubber, hood bump...

(رُ غَ) (ح نوعی اشکال فنی در موتور که باعث سوختن روغن همراه با سوخت موتور می‌شود. (عا.) کنایه از: بی رمق شدن. فرهنگ لغت معین...

هوایی] موتوری که پس از خاموش شدن در هنگام پرواز قابل راه‌اندازی مجدد نیست. «موتور ازکارافتاده» هم‌ارزِ «dead engine»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر غلامعلی...

چندموتوره، موتوری که پس از خرابی همۀ موتورها به کار خود ادامه می‌دهد. «موتور پایا» هم‌ارزِ «good engine»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر غلامعلی حدادعادل،...

هوایی] موتوری که از کار افتادن آن امنیت هواگَرد را به‌شدت به خطر می‌اندازد. «موتور حیاتی» هم‌ارزِ «critical engine»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر غلامعلی...

(~. کَ دَ) (عا.) تعمیر کردن موتور ماشین. ضرر رساندن. فرهنگ لغت معین...

و مجموعه‌های خودرو] موتوری که عمل احتراق در بیرون از آن انجام می‌شود. «موتور برون‌سوز» هم‌ارزِ «external combustion engine»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و...