نتایج جستجو

انگلیسی powdery...

پراش پرتوهای ایکس یا نوترون که نمونۀ بس‌بلور یا نمونۀ پودری آن را به وجود می‌آورد. «نقش پودری» هم‌ارزِ «powder pattern»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر...

نباتات] نوعی سفیدک که در آن قارچ به‌صورت پوششی سفید و پودری در سطح گیاه ظاهر می‌شود. «سفیدک پودری» هم‌ارزِ «powdery mildew»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر...

حاصل از نمونۀ بس‌بلور یا نمونۀ پودری که نه به‌صورت لکه‌های پراش جداگانه، بلکه به شکل حلقه‌ها یا خطوط ظاهر می‌شود. «پراش پودری» هم‌ارزِ «powder diffraction»؛...

بسترسیال و قالب‌گیری چرخشی و دیگر روش‌های تفجوشی به کار می‌رود. «پلاستیک پودری» هم‌ارزِ «powdered plastic»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر غلامعلی حدادعادل،...

بی‌شماری بلورک می‌تابانند و پرتوهای پراشیده را آشکارسازی می‌کنند. «روش پودری» هم‌ارزِ «powder method»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر غلامعلی حدادعادل،...

گرما ذوب می‌شود و پس از سرد شدن، پوشش رنگ‌دانه‌دار پدید می‌آید. «پوشانش پودری» هم‌ارزِ «powder coatings ۱»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر غلامعلی حدادعادل،...

استوانه تابیده می‌شود و نقش پراش حاصل بر روی فیلم ثبت می‌شود. «دوربین پراش پودری» هم‌ارزِ «powder diffraction camera»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر غلامعلی...

می‌افزایند تا ترکیبات آلی، به‌ویژه مواد مولد بو و طعم را جذب کند. «کربن فعال پودری» هم‌ارزِ «powdered activated carbon, PAC ۲»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر...

(زِ) گلگونه، سرخاب. فرهنگ لغت معین (~.) صدا، آواز. فرهنگ لغت معین سرخاب گلگونه ماده پودری به گونه می زدند تا سرخ شود. انگلیسی fard...

حوزه: [علوم و فنّاوری غذا] پودری که با حل کردن در آب گرم به‌صورت چای آماده درآید . «چای فوری» هم‌ارزِ «instant tea»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی، دفتر اول،...

حوزه: [علوم و فنّاوری غذا] پودری متشکل از ذرات درشت قهوه که به‌سرعت در آب حل شود. «قهوۀ فوری» هم‌ارزِ «instant coffee»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی، دفتر اول،...

حوزه: [تغذیه] پودری برای ورآمدن خمیر که در پخت نان و شیرینی از آن استفاده می‏شود متـ . ورآور ۲. «ورآور شیمیایی» هم‌ارزِ «baking powder»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی،...

حوزه: [مهندسی مواد و متالورژی] پودری با دانه‌های نامتقارن. «پودر نامنظم» هم‌ارزِ «irregular powder»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر غلامعلی حدادعادل،...

بسپار، مهندسی مواد و متالورژی] فرایندی که در آن، قطعۀ جامد یا مجموعۀ مواد پودری با فشرده شدن در داخل قالب به شکل مورد نظر تبدیل شود. «پِرِس‏کاری» هم‌ارزِ...

حوزه: [مهندسی مواد و متالورژی] پودری با دانه‌های لبه‌تیز. «پودر گوشه‌دار» هم‌ارزِ «angular powder»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر غلامعلی حدادعادل،...

حوزه: [مهندسی مواد و متالورژی] پودری با دانه‌هایی به شکل سوزن یا میله. «پودر سوزنی» هم‌ارزِ «acicular powder»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر غلامعلی...

حوزه: [مهندسی مواد و متالورژی] پودری که دانه‌های آن کروی‌اند. «پودر کروی» هم‌ارزِ «spherical powder, rounded powder»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر...

حوزه: [علوم و فنّاوری غذا] شیر کاملی که رطوبت آن کاهش ‌یافته و به‌صورت پودری با ماندگاری بسیار درآمده ‌باشد. «شیرخشک» هم‌ارزِ «dried milk, milk powder...

حوزه: [مهندسی مواد و متالورژی] پودری که از یک عنصر فلزی خالص تولید می‌شود. «پودر عنصری» هم‌ارزِ «elemental powder»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر غلامعلی...