نتایج جستجو
صفحهٔ «کجبیل» را در این ویکی بسازید! الگوهای پیشساختهٔ سرواژه ممکن است در ورود لغتها به شما کمک کنند:
فارسی: |
- (کَ) بیل سر کج که با آن چیزی را از گودالی که حفر شود برآورند و نیز مواد سوخت را در تنور و کوره ریزند. فرهنگ لغت معین...۳۱۱ بایت (۲۸ واژه) - ۹ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۸:۴۴
- (بُ کَ) کج بیل باغبانی. فرهنگ لغت معین...۱۵۷ بایت (۸ واژه) - ۸ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۲۲:۴۷
- hoe (سوم شخص مفرد حال ساده hoe، حال استمراری d، گذشته ساده و گذشته استمراری hoed) کج بیل زدن...۱۳۵ بایت (۱۹ واژه) - ۳ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۴۸
- حوزه: [حملونقل دریایی] نوعی لنگر به شکل کجبیل که مناسب بسترهای ماسهای سخت یا دارای پوششهای گیاهی است. «لنگر کجبیلی» همارزِ «spade anchor»؛ منبع:...۴۳۹ بایت (۵۰ واژه) - ۷ سپتامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۳:۲۸