نتایج جستجو

انگلیسی agronomic agricultural...

انگلیسی agricultural cultivar...

implements) اسباب؛ ابزار؛ آلت: Shopkeepers are not supposed to sell knives and other sharp implements to children. garden/household/agricultural implements...

انرژی] پسماند حاصل از فعالیت‌های کشاورزی. «پسماند کشاورزی» هم‌ارزِ «agricultural waste»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر غلامعلی حدادعادل، دفتر هشتم،...

کشاورزی، مانند تراکتور و برخی از کمباین‌ها. «تایر کشاورزی» هم‌ارزِ «agricultural tyre»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر غلامعلی حدادعادل، دفتر هشتم، فرهنگ...

که به پاسخ‌های نامطلوب محصول منجر می‏شود. «خشکسالی کشاورزی» هم‌ارزِ «agricultural drought»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر حسن حبیبی، دفتر چهارم، فرهنگ...

هواشناختی در بهبود کمیت و کیفیت محصولات کشاورزی. «هواشناسی کشاورزی» هم‌ارزِ «agricultural meteorology, agrometeorology»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر حسن حبیبی،...

آنها در جریان تولید محصول در بخش کشاورزی. «اقتصاد کشاورزی» هم‌ارزِ «agricultural economics, agroeconomics»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر غلامعلی حدادعادل،...

(manipulation) ژنی و زیست‌فنّاوری در کشاورزی متـ . زیست‌فنّاوری کشاورزی agricultural biotechnology. «زیست‌فنّاوری سبز» هم‌ارزِ «green biotechnology»؛ منبع:...

تولید غذا و الیاف و علوفه می‌پردازد. «علوم زراعی» هم‌ارزِ «crop science, agricultural science»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر غلامعلی حدادعادل، دفتر ششم،...

در فعالیت‌های آنها برای تفریح. «مزرعه‌گَردی» هم‌ارزِ «farm tourism, agricultural tourism, farm stay tourism, vacation farm tourism»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی...