آماتور
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- فرانسوی
آوایش
[ویرایش]- /آماتُر/
صفت
[ویرایش]آماتور
- ویژگی آنکه در رشتهای از علوم، فنون، هنرها، و ورزشها صرفاً از روی میل و علاقه، و نه برای کسب درآمد، فعالیت میکند.
- عکاس آماتور، ورزشکار آماتور، در این زمینه هم مثل زمینههای بسیار دیگری به قول فرنگیها آماتور هستم. «جمالزاده»
- کسی که کاری را صرفاً از روی علاقه و میل و نه برای کسب درآمد انجام دهد، غیرحرفهای.
واژههای مشتق شده
[ویرایش]برگردانها
[ویرایش]ترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین/ فرهنگ شمس