آنتن
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- فرانسوی
آوایش
[ویرایش]- /آنتن/
اسم
[ویرایش]آنتن
- (برق): وسیلهای به شکل میله، صفحه فلزی، و مانند آنها برای پخش یا دریافت امواج رادیویی یا تلویزیونی.
- دستکاهی برای پخش یا دریافت امواج الکترومغناطیسی.
- (گفتگو): جاسوس، خبرچین.
- آنتن کلاس دارد میآید، مواظب باش جلوش حرف نزنی.
واژههای مشتق شده
[ویرایش]- آنتن بشقابی، آنتن شلاقی، آنتن شیشهای، آنتن مرکزی، آنتن تصویر الکتریکی، آنتن ریزموج، آنتن ناوشی، آنتنپوش 1، آنتنپوش 2، آنتن روی تور
برگردانها
[ویرایش]ترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت مغین