انگشتانه
فارسی[ویرایش]
(اَ گُ نِ یا نَ)
اسم[ویرایش]
- ابزار فلزی، قالب سرِ انگشت، به هنگام دوختن چیزی بر سر انگشت میگذارند تا ته سوزن در انگشت فرو نرود.
- گلی است زینتی از تیرة میمون شبیه انگشتانه دارای رنگهای مختلف، برگهایش بسیار تلخ و دارای مادة سمی شدیدی است که از آن مادهای به نام دیژیتال میگیرند.
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین
برگردانها[ویرایش]
- انگلیسی
- thimble