پرش به محتوا

باردار کردن

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

حوزه: [فیزیک]‏

  1. عملی که موجب ظهور بار الکتریکی شود

متـ . باردار شدن، پر کردن، پر شدن

  • پر کردن در مورد باتری و خازن به کار می‏رود و باردار کردن در مورد اجسامی که مثلاً به روش مالش باردار می‏شوند. در زبان فارسی شارژ گاهی به معنای باردار شدن به کار می‏رود..

منابع

[ویرایش]

«باردار کردن» هم‌ارزِ «charge 2»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی، دفتر اول، فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان، تهران: انتشارات فرهنگستان زبان و ادب فارسی