پرش به محتوا

براز

از ویکی‌واژه

(بُ)

فارسی

[ویرایش]

ریشه‌شناسی

[ویرایش]

اسم

[ویرایش]
  1. سرگین، مدفوع آدمی.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین

(بَ)

اسم

[ویرایش]
  1. گُوِه، تکه چوبی که هنگام شکافتن چوب دیگر، در میان شکاف می‌گذارند. گاز و بغاز هم گویند.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین

برگردان‌ها

[ویرایش]
انگلیسی
ordure