پرش به محتوا

تماشا

از ویکی‌واژه

(تَ)

فارسی

[ویرایش]

ریشه‌شناسی

[ویرایش]
  • ولزی
  1. واژه تماشا واژگان هندواروپایی grau وtrem در زبان ولزی به معنای چشم ثبت شده اند که از اولی نگریستن و از دومی لغت تماشا به دست آمده همانطور که در ولز لغتهای tremiasai وthremioch به معنای نگاه کردن دیدانداختن وراندازکردن gaze, glance, look هستند. بدل شدن ترماسا - ترماچا به تماشا مانند بدل شدن هیچکی - هیشکی و آترش - آتش است. دانستنی است زبانشناسان لغت تماشا را به لغت عربی مشی به معنای رفتن رپت ( ربط ) میدهند.

مصدر متعدی

[ویرایش]
  1. دیدن، نگاه کردن.

مصدر لازم

[ویرایش]
  1. گردش کردن، راه رفتن.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین

برگردان‌ها

[ویرایش]
انگلیسی
spectacle