خانی
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشهشناسی
[ویرایش]صفت
[ویرایش]- زری که در ماوراء - النهر رایج بوده.
- زر خال
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
اسم
[ویرایش]- چشمه.
- حوض.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
اسم
[ویرایش]- خاستگاه آب معدنی در کوه و دشت. در نام «سوراخانی» مکان آتشکدهی باکو و در نام مرداب «گاوخونی» و هم در شهرنام «خوانسار» دیده میشود.
- نمونه: «ای برده غم تو شادمانی را آب / تا کی دهم از سرشک خانی را آب»
آوایش
[ویرایش]- هجاوندی :خانی
- Unipers: /xâni/
مترادفها
[ویرایش]
|
برگردانها
[ویرایش]ترجمهها
انگلیسی: spring |
منابع
[ویرایش]- شروانی، جمال خلیل. w:نزهتالمجالس. تصحیح و تحقیق w:محمدامین ریاحی. تهران، انتشارات علمی، چاپ دوم ۱۳۷۵. صفحه ۳۶.
- انگلیسی
- thaneship