پرش به محتوا

سبیل

از ویکی‌واژه

(سَ)

فارسی

[ویرایش]

ریشه‌شناسی

[ویرایش]

اسم

[ویرایش]
  1. راه.
  2. روش. ؛فی ~الله آن چه در راه خدا گذاشته‌اند و هر کس می‌تواند از آن بهره برد.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین

(س)

  1. موی پشت لب. ؛ ~ کسی را چرب کردن کنایه از: به او رشوه دادن. ؛ ~ کسی را دود کردن کنایه از: او را تنبیه کردن.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین

اسم

[ویرایش]
  1. سبیل
  2. موهای بالای دهان

برگردان‌ها

[ویرایش]
ایتالیایی

اسم

[ویرایش]

baffi

انگلیسی
palpus