پرش به محتوا

سوسن

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه‌ لغت

[ویرایش]
  • نیاهندوایرانی

آوایش

[ویرایش]
  • /سو/سَن/

اسم

[ویرایش]

سوسن

  1. گلی است بابرگ‌های دراز و باریک و گل‌های خوشبو به رنگ‌های مختلف.
  2. نامی دخترانه

= صفت

[ویرایش]
  1. (عامیانه): خاله‌زنک
  2. فردی که رفتارهایی مانند غیبت و... دارد.به طوری که در شعر زیر داریم:
    ز سوسن بشنو ای ریحان که سوسن صد زبان دارد
    اینجا مراد از سوسن همان «خاله زنک» می‌باشد و صد زبان داشتن اشاره به عمل غیبت کردن دارد

––––

برگردان‌ها

[ویرایش]
ترجمه

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین