پرش به محتوا

مولد

از ویکی‌واژه

(مُ وَ لَّ)

فارسی

[ویرایش]

ریشه‌شناسی

[ویرایش]

(اِمف.)

  1. تولید شده، زاییده.
  2. پدید آورده.
  3. شخص عجمی که در عرب پرورش یافته.
  4. کلام ساخته و بر بافته.
  5. لغت عجمی که عرب در کلام استعمال کند.
  6. لغتی که قدمت استعمال ندارد، مستحدث.

جمع

[ویرایش]

(برای کسان)

  1. مولدین.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین

(مُ وَ لِّ)

  1. تولید کننده، زاینده.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین

(مُ لِ)

ریشه‌شناسی

[ویرایش]

اسم

[ویرایش]
  1. زادگاه.
  2. هنگام زادن.

جمع

[ویرایش]
  1. موالد.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین

عربی

[ویرایش]

(اِ

برگردان‌ها

[ویرایش]
انگلیسی
reproductive