نامزد
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- فارسی
آوایش
[ویرایش]- /نام/زَد/
اسم
[ویرایش]نامزد
- (مجاز): آنکه داوطلب بر عهده گرفتن کاری یا قرار گرفتن در موقعیتی است. شخصی که برای به عهده گرفتن مسئولیتی معرفی شده باشد. کاندید.
- روابط عاشقانه دختر و پسری که برای زناشویی قرار گذاشته باشند.
––––
برگردانها
[ویرایش]ترجمهها | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
- فرهنگ بزرگ سخن