نیام
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشهشناسی
[ویرایش]- پهلوی
آوایش
[ویرایش]- [نی/ آم]
اسم
[ویرایش]- غلاف شمشیر و خنجر.
- سبک تیغ را بر کشید از نیام ..... خروشید و جوشید و بر گفت نام
- غلاف برگ یا گل.
- به طور عمومی به غلاف هر چیز گفته میشود.
- چوبی است برای فشار به گاوآهن جهت فرو رفتن بیشتر در زمین.
- نیام یا فاسیا غلافی است از بافت همبند که در نواحی مختلفی همچون ماهیچه، اعصاب، عروق خونی و زیر پوست جانوران یافت میشوند که وظیفه آنها حفاظت و پوشش یا ارتباط بافتها به یکدیگر است.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
- هوشمند ویژه، محمد. فرهنگ پزشکی انگلیسی- فارسی (دوجلدی)
- واژه نامه مصور دورلند. انتشارات کلمه
برگردانها
[ویرایش]ترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
|