نیرنگ
ظاهر
(نِ رَ)
فارسی
[ویرایش]ریشهشناسی
[ویرایش]اسم
[ویرایش](زردشتی)
- هر یک از مراسم دینی و مناسک مذهبی.
(زردشتی)
دعای مختصر (به زبان اوستایی یا پهلوی یا پازند)
- مانند: نیرنگ آتش.
- سحر، جادو، طلسم.
- شعبده، حقه بازی.
- حیله، مکر.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
(رَ)
اسم
[ویرایش]- طرحی که نقاش با زغال و جز آن بار اول کشد.
- رنگی که نقاش بکار برد.
- طرح هر چیز.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
برگردانها
[ویرایش]- انگلیسی
- witchcraft