پروز

از ویکی‌واژه

فارسی[ویرایش]

(پَ وَ)

اسم[ویرایش]

  1. نژاد، اصل و نسب.
  2. وصله، پینه، پارچة باریک حاشیه لباس.
  3. هر چیز گستردنی.
  4. سجاف جامه.

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ لغت معین

(~.)

اسم[ویرایش]

  1. فریز. فرزد. فروزد: نوعی از سبزه در غایت سبزی و طراوت، مرغ.

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ لغت معین