کاف
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشهشناسی
فارسی
اسم
[ویرایش]- نام بیست و پنجمین حرف الفبای فارسی.
- واژه کافی : واژه ایرانی کافی که از دو بخش :کاف ( =کاپ، سر ) /ی ساخته شده از ریشه آریایی کاپ، کپ به معنای سر می باشد ( در لورستان و کوردستان :کپو=سر هنوز هم کاربرد دارد ) این واژه در لغتنامه آلبانی به شکل kufi و به معنای: پایانه، لبه ، مرز ، سقف ، ته ، به کار رفته است . منبع : An Introduction to Manichean Sogdian by Harvard University ( مقدمه ای بر ( لغات ) مانوی و سغدی ، تالیف دانشگاه هاروارد. )
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
اسم
[ویرایش]- شکاف، رخنه، چاک.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
برگردانها
[ویرایش]- انگلیسی
- crack