پرش به محتوا

کاکو

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • اکدی

آوایش

[ویرایش]
  • [کاک/ئو]

اسم

[ویرایش]

کاکو

  1. برادر، بزرگتر. برادر مادر، دایی.
    کاکو به گویش شیرازی برادر، بزرگتر است.

مترادف‌ها

[ویرایش]

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین