کشیده
فارسی
[ویرایش](کَ دَ یا دِ)
صفت مفعولی
[ویرایش]- امتداد داده، ممتد.
- به سوی خود آورده.
- جذب کرده، مجذوب.
- تحمل کرده.
- برده، حمل کرده.
- حرکت داده.
- رسم کرده، خط کشیده.
- نقاشی کرده.
- سنجیده.
- نوشیده.
- برآورده.
- ریخته در ظرف (غذا)
- گسترده.
- دور کرده.
صفت
[ویرایش]- بلند، دراز.
اسم
[ویرایش](عا.)
- سیلی.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
برگردانها
[ویرایش]- انگلیسی
- taut