پرش به محتوا

کنگر

از ویکی‌واژه

فارسی[ویرایش]

(کَ گَ)

اسم[ویرایش]

  1. گیاهی است خاردار با برگ‌های بریده و ساقة سفید، کوتاه و ستبر که پختة آن را می‌خورند.

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ لغت معین

(کُ گُ)

اسم[ویرایش]

  1. جغد.

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ لغت دعخدا

اسم[ویرایش]

  1. قسمی گدا که شاخی و شانة گوسفندی به دست گیرد و بر در خانه‌ها و دکان‌های مردم آید و آن شاخ را بر آن شانه مالد تا از آن صدای غرغری پدید آید و بدین وسیله چیزی طلبد. اگر احیاناً در دادن پول اهمال کنند وی کاردی بر اعضای خویش زند و خود را مجروح سازد و یا کارد را به دست فرزند خود دهد تا وی این کار را بکند؛ شاخ شانه کش.

صفت[ویرایش]

  1. مجازاً: بی حیا، شطاح.

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ لغت معین

(کِ گِ)

اسم[ویرایش]

  1. کنگری. کنگره: سازی است که در هندوستان متداول است و آن مرکب است از چوبی بلند که بر آن دو تار بسته‌است و بر هر طرف چوب کدویی نصب شده.

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ لغت معین

برگردان‌ها[ویرایش]

انگلیسی
acanthus