نتایج جستجو
صفحهٔ «ahead of» را در این ویکی بسازید! الگوهای پیشساختهٔ سرواژه ممکن است در ورود لغتها به شما کمک کنند:
فارسی: |
- مهیاییدن؛ آمودن؛ آمادن: She'll prepare the food ahead of time and freeze it. Keane is preparing a film version of the play. Have you prepared for your interview...۲۵۴ بایت (۴۴ واژه) - ۱۵ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۵:۰۹